نتایج جست جو "رفتن" در سایت 100هنر
نمایشگاه رفتن از جایی که نبود
نمایشگاه پا در قاب گرفتن
نمایشگاه تَرْکْ-گذاشتن و رفتن
نمایشگاه اجرایی سیار، در باب به بازی گرفتن شهر
9
0
25,413
محفل سایر هنر ها
30X50CM
#مسعود سلیمانپور
مجسمه
عنوان : Fetishist Disavowal
《می دانم،ولی نمی خواهم بدا... ادامه
نم که می دانم،بنابراین نمی دانم،می دانم ولی از پذیرفتن کامل نتایج این آگاهی خود داری میکنم،واز همین رو می توانم همچنان به گونه ای رفتار کنم که گویی نمی دانم
"خشونت" از اسلاوی ژیژک
#فروخته_شد
12
0
25,062
محفل خوشنویسی
125X125CM
در دایره ای که امدن و رفتن ماست . ان را نه بدایت نه نهایت پیداست کس می نزند دم... ادامه
ی در این معنی راست . کاین امدن از کجا و رفتن به کجاست ...
اثر با الهام از شعر خیام خلق شده ..اکریلیک . مرکب و ورق نقره روی بوم
#فروخته_شد
۱۳۹۹
28
4
30,328
محفل نقاشی و گرافیک
تکنیک = ترکیب مواد
ابعاد =21*28 بدون در نظر گرفتن پاسپارتو و قاب
ترکیب نماد های ... ادامه
فرهنگی ایران با استفاده از نقوش کاشی فرش و کتیبه
11
2
122,245
محفل نقاشی و گرافیک
ارنست کاسیررErnst Cassirer می گوید:(هر گاه مورد محسوس در بردارنده ی لایه های تو ... ادامه
در توی معنایی شود، نماد خواهد بود).
اسب نمادی است با دو درجه اهریمنی و اهورایی؛ که اسب سفید در مفهوم روشنی و نور است و سیاه بعنوان مرکب مرگ.
اسب در آثار فرید قلی زاده یادآور رخش شاهنامه یا اسب های آئینی ایرانیان نیست، بلکه نماد روح است و از بلندپروازی او سرچشمه می گیرد.
ایشان تلاش بر آن دارند که از ناملایمت ها و نامناسبتی های زیست آگاه و ناخودآگاه با ضربه قلم های احساسی، اسب های ذهنی، خطوط هدایت شونده، اثری بیانگرایانه خلق کند. اسب سپید و دیگری رنگین- با تنی خونین که گاهی خیر است و گاهی شر- ما را به غمنامه ای دعوت می کنند با ترکیب و تلفیق هیجانی ترشحات رنگی، بافت ها، سطوح انتزاعی و پیکره های انسان و اسب، گویا اینکه سرنوشت این دو از هم جدایی ناپذیر است.
یورتمه رفتن یا دویدن اسب با سرعتی چنان که می خواهد از کادر تابلو بیرون بزند که ما را با مسئله ای مهم روبرو می کند؛ آشتی یا اینکه گریز از آن!
#farid gholizadeh
#عسب
#اسب
#فرید قلی زاده
#عسب تورم باسن آزادی است
9
0
120,034
محفل نقاشی و گرافیک
ارنست کاسیررErnst Cassirer می گوید:(هر گاه مورد محسوس در بردارنده ی لایه های تو ... ادامه
در توی معنایی شود، نماد خواهد بود).
اسب نمادی است با دو درجه اهریمنی و اهورایی؛ که اسب سفید در مفهوم روشنی و نور است و سیاه بعنوان مرکب مرگ.
اسب در آثار فرید قلی زاده یادآور رخش شاهنامه یا اسب های آئینی ایرانیان نیست، بلکه نماد روح است و از بلندپروازی او سرچشمه می گیرد.
ایشان تلاش بر آن دارند که از ناملایمت ها و نامناسبتی های زیست آگاه و ناخودآگاه با ضربه قلم های احساسی، اسب های ذهنی، خطوط هدایت شونده، اثری بیانگرایانه خلق کند. اسب سپید و دیگری رنگین- با تنی خونین که گاهی خیر است و گاهی شر- ما را به غمنامه ای دعوت می کنند با ترکیب و تلفیق هیجانی ترشحات رنگی، بافت ها، سطوح انتزاعی و پیکره های انسان و اسب، گویا اینکه سرنوشت این دو از هم جدایی ناپذیر است.
یورتمه رفتن یا دویدن اسب با سرعتی چنان که می خواهد از کادر تابلو بیرون بزند که ما را با مسئله ای مهم روبرو می کند؛ آشتی یا اینکه گریز از آن!
#farid gholizadeh
#عسب
#اسب
#فرید قلی زاده
#عسب تورم باسن آزادی است
8
0
117,902
محفل نقاشی و گرافیک
ارنست کاسیررErnst Cassirer می گوید:(هر گاه مورد محسوس در بردارنده ی لایه های تو ... ادامه
در توی معنایی شود، نماد خواهد بود).
اسب نمادی است با دو درجه اهریمنی و اهورایی؛ که اسب سفید در مفهوم روشنی و نور است و سیاه بعنوان مرکب مرگ.
اسب در آثار فرید قلی زاده یادآور رخش شاهنامه یا اسب های آئینی ایرانیان نیست، بلکه نماد روح است و از بلندپروازی او سرچشمه می گیرد.
ایشان تلاش بر آن دارند که از ناملایمت ها و نامناسبتی های زیست آگاه و ناخودآگاه با ضربه قلم های احساسی، اسب های ذهنی، خطوط هدایت شونده، اثری بیانگرایانه خلق کند. اسب سپید و دیگری رنگین- با تنی خونین که گاهی خیر است و گاهی شر- ما را به غمنامه ای دعوت می کنند با ترکیب و تلفیق هیجانی ترشحات رنگی، بافت ها، سطوح انتزاعی و پیکره های انسان و اسب، گویا اینکه سرنوشت این دو از هم جدایی ناپذیر است.
یورتمه رفتن یا دویدن اسب با سرعتی چنان که می خواهد از کادر تابلو بیرون بزند که ما را با مسئله ای مهم روبرو می کند؛ آشتی یا اینکه گریز از آن!
#farid gholizadeh
#عسب
#اسب
#فرید قلی زاده
#عسب تورم باسن آزادی است
15
0
116,679
محفل نقاشی و گرافیک
ارنست کاسیررErnst Cassirer می گوید:(هر گاه مورد محسوس در بردارنده ی لایه های تو ... ادامه
در توی معنایی شود، نماد خواهد بود).
اسب نمادی است با دو درجه اهریمنی و اهورایی؛ که اسب سفید در مفهوم روشنی و نور است و سیاه بعنوان مرکب مرگ.
اسب در آثار فرید قلی زاده یادآور رخش شاهنامه یا اسب های آئینی ایرانیان نیست، بلکه نماد روح است و از بلندپروازی او سرچشمه می گیرد.
ایشان تلاش بر آن دارند که از ناملایمت ها و نامناسبتی های زیست آگاه و ناخودآگاه با ضربه قلم های احساسی، اسب های ذهنی، خطوط هدایت شونده، اثری بیانگرایانه خلق کند. اسب سپید و دیگری رنگین- با تنی خونین که گاهی خیر است و گاهی شر- ما را به غمنامه ای دعوت می کنند با ترکیب و تلفیق هیجانی ترشحات رنگی، بافت ها، سطوح انتزاعی و پیکره های انسان و اسب، گویا اینکه سرنوشت این دو از هم جدایی ناپذیر است.
یورتمه رفتن یا دویدن اسب با سرعتی چنان که می خواهد از کادر تابلو بیرون بزند که ما را با مسئله ای مهم روبرو می کند؛ آشتی یا اینکه گریز از آن!
#farid gholizadeh
#عسب
#اسب
#فرید قلی زاده
#عسب تورم باسن آزادی است
21
0
115,681
محفل نقاشی و گرافیک
ارنست کاسیررErnst Cassirer می گوید:(هر گاه مورد محسوس در بردارنده ی لایه های تو ... ادامه
در توی معنایی شود، نماد خواهد بود).
اسب نمادی است با دو درجه اهریمنی و اهورایی؛ که اسب سفید در مفهوم روشنی و نور است و سیاه بعنوان مرکب مرگ.
اسب در آثار فرید قلی زاده یادآور رخش شاهنامه یا اسب های آئینی ایرانیان نیست، بلکه نماد روح است و از بلندپروازی او سرچشمه می گیرد.
ایشان تلاش بر آن دارند که از ناملایمت ها و نامناسبتی های زیست آگاه و ناخودآگاه با ضربه قلم های احساسی، اسب های ذهنی، خطوط هدایت شونده، اثری بیانگرایانه خلق کند. اسب سپید و دیگری رنگین- با تنی خونین که گاهی خیر است و گاهی شر- ما را به غمنامه ای دعوت می کنند با ترکیب و تلفیق هیجانی ترشحات رنگی، بافت ها، سطوح انتزاعی و پیکره های انسان و اسب، گویا اینکه سرنوشت این دو از هم جدایی ناپذیر است.
یورتمه رفتن یا دویدن اسب با سرعتی چنان که می خواهد از کادر تابلو بیرون بزند که ما را با مسئله ای مهم روبرو می کند؛ آشتی یا اینکه گریز از آن!
#farid gholizadeh
#عسب
#اسب
#فرید قلی زاده
#عسب تورم باسن آزادی است
13
1
18,924
محفل عکاسی
نام عکس ترمه
هدف از گرفتن عکس پرتره دختر ایرانی با استفاده از چیدمان و بک گراند... ادامه
12
1
13,948
25
0
4,321
محفل عکاسی
در را باز میکردم,جیغ می کشید
در را میبستم ,جیغ میکشید
انگار دردی لای در گیر کر... ادامه
ده بود
دردی شبیه ماندن...
شبیه رفتن...
10
1
22,290
محفل عکاسی
این تصویر یک کویر زیبا یا یک بیابون کنار جاده نیست...این تصویر دردناک تصویر دریا... ادامه
چه ارومیه است که قبلا با دیدن اون دقیقه ها چشممان به زیباییش خیره میشد و در کنارش عکس های زیبایی میگرفتیم اما حال...عکس میگیریم ولی تماما با عنوان (ارومیه خشک-ارومیه مرده-و...)گرفتن این عکس برایم خیلی درد اور بود.خیلی زیاد
3
0
4,723
محفل موسیقی
این اثر برای هنرمندان عزیزی است که سال ۱۳۹۵ از بین ما رفتن . روحشان قرین رحمت 🙏
26
4
133,098
شعر دلتنگی
«دلتنگی»
جوانه بود
دلتنگی،
بعد از رفتن ات
حالا زیر سایه اش
چای میخورم هر روز.
10
0
143,132
شعر دلتنگی
دل و دلتنگی :
-----------------------
دلم تنگ است ،
تنگ است برای همه دلتنگی ... ادامه
ها ،
رقصاندن بادبادک
شادی و یک رنگی ها
دلم تنگ است ،
تنگ است برای رفتن به اردو
ساختن آدم برفی
شبهای زمستان ، شکستن گردو
دلم تنگ است ،
تنگِ شبهای بهار و ماه
خریدن کیک تولد
پوشیدن دستکش ، گذاشتن کلاه
دلم تنگ است ،
برای هرچه که بوده و نیست
دویدن در کلاس
گرفتنِ نمرۀ بیست
دل است و گاه می گِریَد
می زند دف ، گاه در بَرَش چَنگ است
دل است و نغمه ها دارد
کوچک است خانه ، جا برایش تَنگ است
-----------------------
بردیا امین افشار
3
0
28,934
شعر دلتنگی
امشب چه تلخ است حالم
گرفته دوباره بهانه تورا
شب چه بی رحمانه می کشد
لحظه های ... ادامه
بی تورا به رخم
من! تنها! غمگین
درسکوتی بی انتها
هنوزچشم به در دوخته ام
که شاید دروغ باشد رفتنت.
10
1
64,865
0
0
24,058
نمایشنامه خوانی چخوف
بوقلمون صفت اثر آنتوان چخوف
اچوملف ، افسر کلانتری ، شنل نو بر تن و بقچه ی کوچ... ادامه
کی در دست ، در حال عبور از میدان بازار است و پاسبانی موحنایی با غربالی پر از انگور فرنگی مصادره شده ، از پی او روان. سکوت بر همه جا و همه چیز حکمفرماست … میدان ، کاملاً خلوت است ، کسی در آن دیده نمیشود … درهای باز دکانها و میخانه ها ، مثل دهانهای گرسنه ، با نگاهی آکنده از غم و ملال ، به روز خدا خیره شده اند ؛ کنار این درها ، حتی یک گدا به چشم نمیخورد. ناگهان صدایی به گوش میرسد که فریاد میکشد:
ــ لعنتی ، حالا دیگر گازم میگیری؟! بچه ها ولش نکنید! گذشت آن روزها ، حالا دیگر گاز گرفتن ممنوع است! بچه ها بگیریدش! آهای … بگیریدش!
و همان دم ، زوزه ی سگی هم به گوش میرسد. اچوملف به آن سو می نگرد و سگی را می بیند که سراسیمه و مضطرب ، روی سه پای خود ورجه ورجه کنان از توی انبار هیزم پیچوگین تاجر بیرون می جهد و پا به فرار میگذارد. مردی هم با پیراهن چیت آهار خورده و جلیتقه ی دگمه باز ، از پی سگ میدود...
1
0
1,416
محفل نقاشی و گرافیک
74X74CM
(آقا و خانم خوشبخت و تقدیر)
تمام تصاویر به وجود آمده کاملا اتفاقی است !
از... ادامه
آمدنم نبود گردون را سود
وز رفتن من جلال و جاهش نفزود
وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود
کین آمدن و رفتنم از بهر چه بود
خیام
1
0
2,963
محفل سایر هنر ها
20X30X20CM
نوع اثر هنری: دستسازه، چیدمانی و نچرال با نام اثر: " وقتی تو هستی..."
متریال م... ادامه
ورد استفاده:سنگ ، چوب ، آهن
نوع بستهبندی پس از فروش: بسته بندی در جعبه چوبی اختصاصی و ارسال با پیک اختصاصی
توضیحات مورد نیاز: سنگهای این اثر از نوع رسوبی و متعلق به ساحل چابکسر و چوب استفاده شده در آن قطعه ای از تنه درخت گردویی است که حدود ۶۰ سال پیش در مرزن آباد چالوس قطع گردیده است . انرژی محبوس در سنگهای طبیعی این اثر عاشقانه پس از قرار گرفتن در فضای دکوراتیو منزل یا محیط کار ، به گواهی کسانی که آن را از نزدیک دیده اند موج بزرگی از آرامش به محیط القاء میکند و حال خوب سحرآمیزی را در بیننده بیدار میکند .
3
0
2,240
محفل نقاشی و گرافیک
30X40CM
تصاویر به وجود آمده اتفاقیه! اما با در نظر گرفتن شعر، اتفاق جالبیه!
خیام اگر ... ادامه
ز باده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
6
2
5,578
محفل نقاشی و گرافیک
100X70CM
🦋
نسل به نسل سُراندیم هیچ و پوچ دورانمان را به مابعدمان. گَردنها جملگی طفره می... ادامه
روند از گرفتنِ تقصیر. نسلها یکی یکی تباه می شوند، فرومیپاشند از بی فهمیِ بی خردان. هر آنچه بر ما گذشت بر دیگران هم.
تقدیم به صادق ترین هدایت گر.
رنگ روغن روی بوم
1403
پریسا عزیزی
3
0
12,126
محفل خوشنویسی
50X70CM
عطسه هایم عرصه پاییز را پر کرده است حرف رفتن میزنی هی صبر می آید فقط
۳ عدد تاب... ادامه
لو ۵۰ ×۷۰
گچ رو شاسی
۱۴۰۱
فرشته رنجبر
6
0
9,754
محفل خوشنویسی
70X100CM
اکریلیک و جوهر روی بوم
بخشی از شعر: تا خار غم عشقت آویخته در دامن کوتهنظری با... ادامه
شد رفتن به گلستانها
21
0
18,325
محفل عکاسی
یلدا
آخرین
دلبریِ پائیز است
مانند زنی که درست لحظهٔ رفتن،
گیسوان مشکی بلندش را ... ادامه
باز می کند...
#آرش_شریعتی
#یلدا
