نتایج جست جو "نفس" در سایت 100هنر
8
0
32,875
محفل خوشنویسی
120X120CM
15
0
24,255
محفل خوشنویسی
90X130CM
#نقاشیخط
ای که همه نگاه من خورده گره به روی تو ...تا نرود نفس زتن پا نکشم زکوی ... ادامه
تو ......
اکریلیک و مرکب روی بوم
جواد یوسف زاده ...۱۴۰۰
#فروخته_شد
9
0
51,899
17
0
45,885
محفل خوشنویسی
90X90CM
اکریلیک روی بوم
#تار_عرفانی
#محمد_ابراهیمی_جویباری
⸻
«تار عرفانی»
مر... ادامه
ا عهدیست با جانان
که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را
چو جان خویشتن دارم.
این اثر، گفتوگویی است میان سکوت و تلاطم؛ میان تاریکی و روشنایی، و میان «من» و «او».
لایههای اکریلیک در بافتی زنده و نفسدار، تارهایی از حضور و غیاب را به هم میبافند، تارهایی که در هر نگاه، مسیر تازهای به جان بیننده باز میکنند.
🔸 ابعاد: ۹۰×۹۰ سانتیمتر
🔸 اکریلیک روی بوم
🔸 ۱۳۹۶
🔸 منتخب و شرکتکننده در چندین نمایشگاه بینالمللی
🔸 نام اثر توسط یک دکتر سوئیسی «تار عرفانی» نام گرفت، نامی که درون اثر زیسته است.
هر نگاه، گرهای دیگر از این تار را میگشاید.
⸻
#تارعرفانی #نقاشیخط #اکریلیک #هنرمعاصر #هنر_ایرانی #هنرمدرن #محمدابراهیمی_جویباری #AbstractArt #PersianCalligraphy #ContemporaryArt #ArtCollector #FineArt #IranianArt #ModernArt
9
1
14,781
33
4
42,498
محفل سایر هنر ها
زیر پاهایم از صدف فرش شده. به افق چشم مى دوزم، جنگلى از مرجان هاى سفید. بى اختیا... ادامه
ر پیش مى روم. با هر قدم در مرداب آبزیان بى رنگ و بى نفس فرو مى روم.
#لیلا_شوقى #مجسمه_سرامیک
11
2
11,906
محفل نقاشی و گرافیک
نفس در دل خاک
سبک آبستره
اجرا: گواش
#ترکیب بندی
#COMPOSITION
16
1
16,475
6
0
35,948
محفل شعر و داستان
#وارثان_ذات_یزدان
ما ذره ایی از ذات هویدای نهانیم
سرّی که سر از پرده برون کرده ،... ادامه
عیانیم
ما حامل اسرا لَدُن بوده و لیکن
معنای رموزیم که خود سر جهانیم
وامانده و غافل ز معمای وجودیم
گمگشته درون خلاء گنگ زمانیم
یک قطره ز مینای جلال جبروتیم
ناپاکترین پاک ، که از رطل گرانیم
لاینفک از عامل و علیّت عشقیم
منفک شده از خویش و اسیر خفقانیم
پا در قدم کوی عدم برده و اما
مقصود همینجاست بسوی چه روانیم؟
ما آینه علت خویشیم و دریغا
از طایفه مدعیانیم و ندانیم
با سلسله ی سفسطه آلوده نفسیم
معنای حقیقت ز پس پرده نخوانیم
حلاج انالحق زد و ما قال انالحق
الحق که هم او بود و چو او ما نتوانیم
#امیدنورانی_فانی
23
1
54,621
محفل شعر و داستان
"گلوله گیلاس"
عشق،
هسته ی گیلاسی ست ناگهان؛
پریده در انحنای گلوی غافل پیراهنت.
ن... ادامه
فست تنگ می آید
تار تار نگاهت بند...
گمان می برند مرده ای،
گمان می بری گریخته ای.
و چون گلوله ای سرخ
بی دعوت سبزت می کند.
سرت را باغچه ای،
سرت را گلدان کوچکی...
سرت را شکوفه می بافد.
و تو را از دهانت فتح می کند،
بی آنکه پلکی بزنی.
#حورا_حقشنو
#شعر #شاعر #شعر_سپید #شعر_آزاد #دلزله_جهان_ریشتری
16
0
4,760
12
0
6,160
14
0
4,149
19
0
22,932
محفل عکاسی
چشمهایم را می بندم،...
بوی انار می آید از بام سبز بهار . . .
نفس بکش تا پروانه... ادامه
شدن
بالی بزن برروی غنچه ی انار ،
تا بشکفد . . .
پر از نور . . .
پر از امید. . .
1
0
5,004
دور نیست dournist
سمنو پزون
آرد ها رو اضافه می کنند و تا اواخر شب یک نفس پارو می زنند تا ته نگیر... ادامه
ه، بعد سردش می کنند و بادام می ریزند و درش رو می بندن تا دم بکشه .
12
0
10,039
محفل خوشنویسی
متن سیاه مشق : منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت... ادامه
. هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون بر می آید مفرح ذات...
@amirkazmisarcheshmee
3
0
42,814
محفل گویندگی
چرا توقف کنم، چرا
پرندهها به سوی جانب آبی رفته اند
افق عمودی است
افق عمودی ا... ادامه
ست و حرکت، فواره وار
و در حدود بینش
سیارههای نورانی میچرخند
زمین در ارتفاع به تکرار میرسد
و چاههای هوایی
به نقبهای رابطه تبدیل میشوند
و روز وسعتی است
که در مخیلهٔ تنگ کرم روزنامه نمیگنجد
چرا توقف کنم؟
راه از میان مویرگهای حیات میگذرد
کیفیت محیط کشتی زهدان ماه
سلولهای فاسد را خواهد کشت
و در فضای شیمیایی بعد از طلوع
تنها صداست
صدا که ذوب ذرههای زمان خواهد شد.
چرا توقف کنم؟
چه میتواند باشد مرداب
چه میتواند باشد جز جای تخم ریزی حشرات فاسد
افکار سردخانه را جنازههای باد کرده رقم میزنند.
نامرد، در سیاهی
فقدان مردیش را پنهان کردهاست
و سوسک.... آه
وقتی که سوسک سخن میگوید.
چرا توقف کنم؟
همکاری حروف سربی بیهوده ست.
همکاری حروف سربی
اندیشهٔ حقیر را نجات خواهد داد.
من از لالهٔ درختانم
تنفس هوای مانده ملولم میکند
پرندهای که مرده بود به من پند داد که پرواز را بخاطر
بسپارم
نهایت تمامی نیروها پیوستن است، پیوستن
به اصل روشن خورشید
و ریختن به شعور نور...
30
3
59,953
دکلمه شعر فروغ فرخزاد
جفت
شب می اید
و پس از شب ‚ تاریکی
پس از تاریکی
چشمها
دستها
و نفس ها و نف... ادامه
س ها و نفس ها ...
و صدای آب
که فرو می ریزد قطره قطره قطره از شیر
بعد دو نقطه سرخ
از دو سیگار روشن
تیک تک ساعت
و دو قلب
و دو تنهایی
فروغ فرخزاد
