نتایج جست جو "عنوان مجسمه" در سایت 100هنر

ملغمه هایی است که آرمان یک تعادل ترنس گونه را با خود به جهان های دیگر خواهد برد، و دوباره به جهان های دیگر ، و دوباره... متریال : چوب سال خلق اثر : 1401

02 #فروخته_شد

نم که می دانم،بنابراین نمی دانم،می دانم ولی از پذیرفتن کامل نتایج این آگاهی خود داری میکنم،واز همین رو می توانم همچنان به گونه ای رفتار کنم که گویی نمی دانم "خشونت" از اسلاوی ژیژک #فروخته_شد

: 1401 #فروخته_شد

خلق اثر : 1398 #فروخته_شد

است. متریال : چوب سرخ سال خلق اثر : 1398

دیگر گذشته اند، و اکنون فقط یک جای خالی است، که اهمیتش را به همین اکنون خالی تر نیز باخته است. متریال: چوب سال خلق اثر : 1399 #فروخته_شد

ی ناپذیر طرفین...در پناه آز و شبهات متریال : چوب، شیشه سال خلق اثر : 1401

اثر: یک عدد موضوع این اثر « #زن» با عنوان «رشد و زایندگی» می‏باشد. هدف از اجرای این اثر نشان دادن و به رخ کشیدن وجود زن می‏باشد که با همه ناملایمتی ها یی که در حق او میشود در همه نقاط جهان اما او با همه ی اینها فرزند خود را #آبستن می شود و او را بزرگ میکند و به رشد و بالندگی می رساند که #سروی که در قسمت فوقانی این #مجسمه به تصویر کشده شده گواه این امر می‏باشد. زن با تمام #شکنندگی اش اما #موجودی است بسیار #قوی به همین جهت #فرم این مجسمه به #مرد نزدیکتر است البته بخش از #زنانگی در قسمت #تحتانی آن که #مثلث_رو_به_پایین باشد بهره برده شده ... در جامعه من زن همپای مرد چه بسا بیشتر از او مشغول به #کار است .

اثر: یک عدد موضوع این اثر « #زن» با عنوان «رشد و زایندگی» می‏باشد. هدف از اجرای این اثر نشان دادن و به رخ کشیدن وجود زن می‏باشد که با همه ناملایمتی هایی که در حق او میشود در همه نقاط جهان اما او با همه ی اینها فرزند خود را #آبستن می شود و او را بزرگ میکند و به رشد و بالندگی می رساند که #سروی که در سر این #مجسمه با #سری کوچک در وسط آن به تصویر کشده شده گواه این امر می‏باشد. #زن با تمام #شکنندگی اش اما #موجودی است بسیار #قوی که اگر نباشد ........

از در طرفین و برخاستن از زمین به مفهوم حرکت و پویایى با سر خم شده به سمت جلو به معناى تواضع و خرد انچه لازمه انسان امروز به عنوان تنها ناجى براى نجات این تنها مامن و پناهگاه است تماما فرم دهى با دست و قلم و چکش

تیتمنت : اینجا میانه ی تمام خاوران عالم است. اینجا بود که نخست ؛ یخبندان در انتهای عصرش به آفتاب آب داد که زمین رستن آغاز کند،که شکوفه ی سیب جوانه زند،تا آدم و حوا سر یک سفره نشینند،،، همین جا بود که قلم به جوهر دل داد و کلام معشوقه ی شعر شد،،، اینجا بود که اندیشه مشعل افروخت و تمام نورش را به یونان پست کرد،،، اینجا اولین جامه را بافتند، عقل را به شرافت باختند، و ددان به ملکشان تاختند. اینجا بود که مهمانهای ناخوانده طمع را در دل کاشتند و صاحب خانه را در باغش کشتند،،، اینجا تاریخ را چنان دردی در خود فرو خورده، که زمین برایش نفت گریست،،، اینجا زیر و روی نگین گیتی، همه چیز برای سوختن است،،، حتی عروسکها...... اینجا خاورِ میانه است،،، اینجا میانه ی تمامِ خاورانِ عالم است،،، اینجا قلب تمام عالم است. #فروخته_شد

: پیش روی جنبنده گان عالم از بروز حیرت خویشتن تا ظهور نواده گان ، کارمایی بی تشبیه در کشاکش ناهمخوان دهر توامان بیتوته دارد،،، بی آنکه پلکی بر هم گذارد.

نت : صبحی خوش و خرم است خیز ای ساقی در شیشه کن آن شراب از شب باقی جامی به من آر و دم غنیمت می دان فردا چو رسد تو نیز خشت طاقی خیام

انسان متناوب شنونده ای آگاه و غیر خطی در چرخه ای گزینشی است،که در این محوطه ی حضور ، تمامی لحظاتِ ناخودآگاه را زندگی می کند.و بدون تردید مهمی چون آزادی است که ترسیم تمامی قیود را برای هر بار تغییر و تناوب به ثبتش می رساند.بر خلاف اوقاتی که آدمی می خواهد با قیود تاریخ ساز به رهایی دست یابد،این تناوب است که انسان تاریخ گذشته یا از تاریخ گذشته را به مورخه ی مختص خود بدل می کند، و با دگرگونی های متواتر و تخریب و بناهای پیوسته برای او تقویمی جدید می سازد. و این سر رسید لحظه شمار، فرایندِ همزمانی هایی بی زمان،در چرخه ای بنام تناوب است. #فروخته_شد