نتایج جست جو "حواصیل" در سایت 100هنر
12
0
12,886
محفل نقاشی و گرافیک
70X100CM
نام هنرمند : یاسمن قندی
نا اثر : حواصیل
تکنیک و متریال : اکرلیک بر روی بوم
سا... ادامه
ل خلق اثر 1400
#فروخته_شد
2
0
23,308
محفل شعر و داستان
#از مجموعه ی دریای واژه ۱ (حواصیل خیال)
ناخواسته شهریار بودن !
در چاره گری دچار... ادامه
بودن !
در جنگل واژگان سوزان
افسون شده در حصار بودن !
با بار گران شهریاری
اجبار به اختیار بودن !
خود بازی روزگار داده
بازیچه ی هر قمار بودن !
دردست که در مدار نحسی
چون طالع بد بیار بودن !
در دست نوشته های هستی
چون نقطه ی شک کنار بودن !
مردیست که در کشاکش درد
در معرکه در مدار بودن !
با شیر دلی ز گرگ هستی
ترسی به دل از شکار بودن !
بازیگر قصه های دیرین
بازیچه ی روزگار بودن !
آیا رسد آنکه ناوک مرگ
از شهر دلش گذار بودن ؟
فریاد معین شود شب آویز
با سوز تو سازگار بودن ؟
9
0
1,902
4
0
12,646
محفل شعر و داستان
# از مجموعه دریای واژه ۱ (حواصیل خیال)
بر سر سیر جهان ، دامگهی نیست که نیست... ادامه
بر سر راه تکامل ، گِرهی نیست که نیست
همسفر با خطر و ترس شدی می گذری
که پر از چاه در این ورطه رهی نیست که نیست
راه پر حادثه ای ، حادثه جو می خواهد
زانکه وامانده در آن ، مرد رهی نیست که نیست
چه معماست معین ، در نگه سوختگان ؟
که به راه اجل امشب ، نگهی نیست که نیست
تا به سر منزل سیمرغ خطرهاست براه
مرغ شب در سفرت ، دامگهی نیست که نیست
2
0
13,513
محفل شعر و داستان
#از مجموعه دریای واژه ۱ (حواصیل خیال)
غم آنگونه برده دل از هوش خویش
که باید گذشت... ادامه
از سیاووش خویش
نباشد عجب بخت ما را معین
که گردیم روزی فراموش خویش
در این تنگنای غزل پا کشیم
از اعماق افکار مخدوش خویش
ویا آنکه روزی ز خود بشنویم
سخنهای بیگانه با گوش خویش
نبینیم جز مرغ شب ، شعله شمع
کسی مانده بر گور خاموش خویش
فلک شانه خالی نمود از بشر
چه بار گرانیم بر دوش خویش
چو شمعی به جا مانده از بزم عیش
بمیریم روزی در آغوش خویش
نبینیم دانیم بر گور خود
کسی را بجز شب سیه پوش خویش
مبادا چو ما کس در این روزگار
سر افکنده طبع خاموش خویش
0
0
23,725
محفل شعر و داستان
#از مجموعه ی دریای واژه ۱ (حواصیل خیال)
دیریست خورده مهمیز بر اسب نوبهاران... ادامه
دیرست و شب بلاخیز رم کرده زیر باران
این داستان دردیست از غصه قصه لبریز
این روزگار مردیست از عمق روزگاران
این سنفونی مرگ است در پرده ی غم انگیز
این زخمه ی تگرگ است بر ساز جویباران
این اشکهای تاک است کز شاخه گشته آویز
این های های خاک است از چشم چشمه ساران
این بوسه ی تگرگ است بر زخمهای پالیز
این یادگار برگ است خشکیده شاخساران
این خونبهای سار است آشوب برگ و بر ریز
این سوز ماندگار است در جان بیشه زاران
این بغض روزگار است این بغض گریه آمیز
این گریه بر بهار است بر روی آبشاران
این ناله تذرو است با هق هق شب آویز
این رقص مرگ سرو است همراه ضرب باران
این قصه ی معین است در سینمای پاییز
این پرده ی پسین است پاییز در بهاران
این قصه نیست پالیز یک روز وهم انگیز
بر اسب باد پاییز آید ز کوهساران
1
0
21,224
محفل شعر و داستان
#از مجموعه ی دریای واژه ۱ (حواصیل خیال)
افق به پرده می کشد ، غروب غم گرفته را
... ادامه
که آسمان به سرکند، به گریه طول هفته را
چنین که ابر تا افق ، گرفته صحن آسمان
به هفته می کشاند این ، هوای مه گرفته را
به تازیان رعد ها سپید پیل ابر را
زنند تا بر آورد ، به دیده در سفته را
جلوه به شهر می دهد اشک زلال ابرها
آب زده است آسمان ، کوچه باد رفته را
ز لای لای مرغ شب بخواب نرگس جوان
که خواب می کند غزل ، نگاه نیمه خفته را
به سینمای این خزان ، به پرده پرده ماه آن
معین ببین نمایش ، دو روز عمر رفته رفته را
32
3
35,596
محفل عکاسی
"زنی به نام بوتیمار*"
هر زنی را نامی ست
هر نامی را تقدیری،
قرینه یا قریب به آن م... ادامه
عنا.
...
قبل از هر واژه
زن ها را نام های پر نقش تری مستور است،
هر نقش را پرنده ای...
و ششمین نام تمام زنها یکی ست؛
"عشق".
...
زنی که متروکه ترین شهر ممکن است
در چهارچوب قاب هیچ آغوشی جا نمی شود.
زن رو به روی خودش ایستاده تلخ؛
با گیسوانی بریده و کوتاه
قدم هایی مسموم
قلبی مغموم
و آرزوهایی نابالغ و لبریز...
دستانی حزن آلود،
با تبسمی چرکین.
...
هر زن حوایی ست مطرود مانده تر از خویش.
هر زن سیلی سرخی به طعم سیب
بر چهره ی آشفته ی جهان.
در گوشه های شهر
آواز حواصیلی اش،غریب.
جهانش به خردی آلو
دهانش به جست و جو
دهانش...
به خواب عمیقی رفته که خمیازه اش رویاست!
...
جا مانده است از "خود"
از "زندگی"
با پاهای ناگزیری که می دوید و دور می شد از او،
تمثیل شهری ست که طبیعتش را به تاراج برده اند و حنجره اش زخمی ست.
...
زنی که مسقف است و پر دیوار،
زنی که پنجره اش رو به حیاط زندان است،
زنی که نام هفتمش "اندوه"؛
هم تویی،
هم منم.
#حورا_حقشنو
![Loading](/Content/img/core/loader.gif)