برنامه گالری ها

نمایشگاه کاهکوه

کاهکوه


توضیحات و استیتمنت نمایشگاه

چون بسته گشت راهی، شد حاصلِ من آهی شد کوه هم چو کاهی، از عشق کهربا را ــــــــــمولانا این سال‌ها را بیشتر درکوه زیسته‌ام تا شهر. سالیانِ همه گیریِ استرس و ویروس و جنگ. تهران، برزخی شده انگار، انباشته از جاماندگانی مَسخ؛ با معجونی از آرمان‌های نیاورانی-هالیوودی، درحالِ مکیدنِ آخرین قطراتِ شیره‌ی زمین و پراکندنِ پسماند. در هر فرودِ پس از صعود، و با فرودادنِ هر دوز دود اگزوز، غریبه‌تر می‌شوم از این شهر. همین شهرِ شلوغ و آلوده اما، کوهستانِ پُروپیمانی دارد. هفت مسیرِ اصلی، با هفتاد راه و چشمه و قُلّه. در تهران اگر باشی و کوه نروی باخته‌ای! ــــ کوهستان، پادزهرِِ تهران است. کاهکوه؛ روایتِ دیداریِ خلوتِ خودخواسته‌ی من است در این سالیان. مجموعه عکسی از طبیعتی کهن، با بیانِ معاصرِ هنرِ دیجیتال. دیداری از جنس اکنون، با کوه و درخت و صخره و تصویر، و با خود. کاهکوه؛ صورتِ معنایی‌ست خودی، که دور افتاده با همه‌ی نزدیکی اش؛ ـــ در بیرون، و در درون هم.  بیژن صیفوری / پاییز ۱۴۰۴


هنرمندان

بیژن صیفوری