برنامه گالری ها

نمایشگاه جان

جان


توضیحات و استیتمنت نمایشگاه

زمانی که خسته‌ام. زمانی که از کسی خسته‌ام و یا حتی زمانی که نمی‌دانم چرا خسته‌ام. زمانى که از خود راضی نیستم و سوالاتی را مطرح می‌کنم که جوابشان را یا نمی‌دانم یا نمی‌خواهم که بدانم بهترین کار یا تنها کاری را که خوب بلدم انجام می‌دهم، به زیر ملحفه می‌روم. حاال احساس امنیت می‌کنم. نه کسی من را می‌بیند نه خودم خودم را. زمانى که مشکلاتم بیشتر و مهمتر می‌شود. زمانى که از جان فاصله می‌گیرم تا قضاوتش کنم. حاال می‌توانم دست به هر کاری بزنم و جانم را خاطره کنم و قالب بگیرم. جان‌های غیر سرگردان من هرکدام به کاری مشغولند; پنهان می‌شوند، نامرئی می‌شوند و تلخی را هم پنهان می کنند. گاهی می‌خواهم از جانم فرار کنم و یا با جانم آغوشی بسازم که پناهگاه دیگری هم باشد. جان ها رفتاری تقریبا شبیه به خود من دارند، خب جان من‌اند. باید بگویم که شبیه به روح هم می‌شوند. جایی هم نوشته بودند که "روح همان جان آدمیست".


هنرمندان

رعنا دهقان